مثلا :
- boire comme une eponge : مثل یه اسفنج می بلعه (یعنی زیاد میخوره)
- Ce n’est pas la mer a boire: دریار رو که نمیخوای بنوشی (یعنی اینقدرام سخت نیست)
- Ne faire ni une ni deux : یک و دو نکردن (یعنی : این پا و اون پا نکردن، شروع سریع کار منظورشه)
- De bon matin (یعنی صبح خیلی زود)
- Jeter l’eponge پرتاب اسفنج یا حوله -معمولا در مسابقات بکس وقتی طرف داره می بازه و بدجور کتک میخوره، مربی اش حوله رو میندازه وسط رینگ ، یعنی که ما باختیم. دیگه بسه (یعنی بس کردن کتک کاری)
- tourner la page : ورق زدن (یعنی گذشته را به فراموشی سپردن)
- Faire tourner la tete de quelqu’un : سر کسی را چرخاندن (کسی را عاشق خود کردن)
- و صدها اصطلاح دیگر …
نظرات